گنجه شیرینی

منم و خودم و جهانم

اعتماد به نفس

از کجا این اعتماد به نفس رو پیدا کردم که داستانم رو همه جا بذارم؟


ولی هنوز نمیخوام به خواهرم بگم (:

اولش امدم بنویسم خره خیلی خوبه 
بعد گفتم شاید ناراحت بشی 
به هر حال من ب شخصه راضی ام از داستانت  
البته اگر همه جا اقرار کتی ارتیمانی یه پسر قد بلند لاغر باچشمای آبی نافذه و دوستشم یه پسر جذاب خوش هیکل چش عسلی مو مشکی بازو دار با پوست یکم تیره ست راضی ترم میشم  :))    و اون خانومه ک خون خورد هم خیلی استخونی و رنگ پریده ست
ممنونم که راضی ای (:
و تا حدودی. ارتیمانی مو سیاه چشم قهوه ایه و اره قد بلند لاغر. ارنا هم میتونه بازودار باشه و پوستش تیره است ولی موهاش کاهیه و چشاش سبزه. اون خانومه هم دقیقن (:
توصیفات تکمیلی رو هم یه خرده صب کنی از نگاه همدیگه توصیفشون میکنم چون دوتا شخصیت دیگه هم میان در اینده.
هنوز وقت نکردم بخونمش
بخون. تندی هم نظر بده. سر جمع یازده صفس.
احتمالا از هم نشینی با من این اعتماد به نفسو پیدا کردی😁😂ولی تفاوتش اینه که اعتماد به نفس من تو خالیه مال توش پره😍
تصمیم گرفتم جلد دو داشته باشه. این دیگه ته اعتماد به نفسه ولی میترسم وسطش بیخیال شم. |: 
لهت میکنم اگه نصفش بذلری 
عمرن دیگه نصفه بذارمش :|
حوصلم نمیاد قسمت چهارم رو بخونم (:
راستی من تا فصل 2 فک می کردم ارنا دختره (:
آخه اسمش به دخترا می خوره (:
هنو نذاشتمش که
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan