گنجه شیرینی

منم و خودم و جهانم

پنهانیت

میخواستم خاطره بنویسم اول، ولی مارا چه به خاطره که اصن بلد نیستم تعریف کنم.

حقیقتش الان تصویر برام یه خرده تاخیر داره که مال بی خوابیه. یعنی اول سایه انگشتم میره کلید بعد بعد خود انگشتم. 

یعنی اینکه حالم خوش نیس. دو شبه نخوابیدم مثه ادم.

دیشبم عوض اینکه به زبان فک کنم داشتم به اندیشه خوندن خواهر گرامی گوش می دادم. و یه تیکه اش جالب بود "دانشمندان عقیده دارند حتی اگر خدایی وجود نداشته باشد باید انرا به عنوان یک حقیقت در جامعه به وجود اورد تا انرا به نظم رساند" 

من هذا الباب گوش کنید اهنگ Smoke and Mirror گروه Imagine Dragons را و ایمان بیاورید.

پ.ن. میدونم عنوان غلطه ولی قشنگه (:

همینجوری

فقط ساعت رو نگا کنید.

و من دارم دفتر فیزیک مینویسم. تازه رفتم فصل دو.

بیداری

اهنگی هست که خیلی دوستش دارم. Awakening از Secret Garden. این دوست داشتن یه جورایی برای خودمم عجیبه حسی که این اهنگ بهم میده امیزه ای از حسی که در هر هزاران بار گوش دادنش داشتم. 

جدا از احساس واقعا عجیبی که به هر صدایی که از ویولون خرج میشه دارم. این واقعا فرق میکنه. هیچ وقت هم تکراری نمیشه. 

گنگی وقتی که نزدیک غروب از خواب بیدار میشی، سردی وقتی که تا صبح بیداری و توی سردترین نقطه خونه کتاب میخونی، تمام حس خشمی که موقع خوندن نغمه یخ و اتش بهت دست میده، خالی بودن ذهنت از همه چیز به جز احساساتی که بهت هجوم میارن و غم. 

غمی که هیچ وقت دیگه ای تجربه اش نکردم. غمی که -شاید عجیب باشه اما- شیرینه. که لذت بخشه.


یک بار هم که شده گوشش بدین. لطفا.

امار ارشیوم

امروز تمام اهنگام رو شمردم چیزی قریب به 800 تا اهنگ یا دقیقا 823 تا.823 تا اهنگی که هر کدوم رو حداقل 1 بار و بعضیاشونو نزدیک به 100 بار گوش دادم که به طور میانگین هر کدوم رو 30 بار گوش داده باشم که چیز عجیبی نیست چون با اهنگ میخوابم. و هر اهنگ به طور میانگین 4 دیقه باشه که کمم هست چون بیشتر راک گوش میدم و راکا هم کلن زیر 5-6 دیقه نمیان یعنی من 98760 دیقه اهنگ گوش دادم یعنی 1646 ساعت و 68.583333 روز. اینم در نظر بگیریم که اینا همه اهنگای من نیست چون دوبار به طور کلی اطلاعاتم از دست رفته و این که من از سوم راهنمایی دارم به طور حرفه ای :) اهنگ گوش میدم و ارشیو میکنم. یعنی حدود سه سال. دو ماه تو سه سال که تازه خیلی خوشبینانه است :| 

از اون ورم من 59 تا فیلم دارم به طور میانگین 1.5 ساعت هرکدومش باشه میشه 88.5 ساعت و 3روز در یک سال وقت من و با توجه به اینکه دوبرار همین زمانم صرف دانلودش شده میشه 9 روز در یک سال :|

شاید بهتره سر حساب کردن کتابا نرم :) فقط اینکه 650 تا فایل PDF در ارشیوم هست که فقط رسیدم 391 تاش رو تو Calibre طبقه بندی کنم و این کتابام متوسط 500 صفحه داشته باشن و هر صفحه رو تو یک دیقه بخونم میشه 325000 دیقه یعنی 5416.666666 ساعت و 225 روز یعنی 7ماه در سه سالی که دارم کتاب ارشیو میکنم. 

نکته دیگه اینکه کل این 823 تا اهنگ 4.7ش گیگ شدن. در حالی که کل اطلاعات من 95.7 گیگه. که تازه 47.1 گیگش فیلم و 21 گیگش سریاله و 2.35 گیگ. کتاب بقیه هم موزیک ویدئو و عکس و چرت و پرت.

من الان هنگم :| توی این سه سال من 9 ماه و 27 روز سرم تو فقط ارشیوم بوده. یک سالشم خواب بودم. و هشت ماهشم تو مدرسه گذشته. تازه بدون احتساب زمانهایی که برای کتاب کاغذی خوندن ها دستشویی رفتنها و غذا خوردن صرف شده.

بعد بالین پر میگه شما وقت اضافه دارین. 

از من توقع درس خوندنم دارن.

در اینده با حقایق اماری بیشتری در خدمتتان خواهیم بود.

ماه دیگه دوباره اینا رو چک میکنم ببینم چقد تغییر کرده.

پ.ن. اینا اثرات دوسال سر کلاس ریاضی نشستنه.


ذوق وبلاگ جدید

امروز دوق دارم دارم اینقده مینویسم. بعدیا میره تا ماه بعد یا شایدم حتی سال بعد.

یه نقاشی شروع کردم که فک کنم دوسال دیگه تمومش کنم.به خاطر همین یه موردم شدیدن دلم واسه تابستون تنگ شد. چقد خوب بود. دلم میخاست بیخیال همه این چرت وپرتا بشم فقط نقاشی بکشم.

میدونم که خدا فردا بدجوری میزنه پس کله‌ام.بیخود نیست الان انقده سرخوشم.

تولد خواهرمم هست. موندم چی بگیرم براش که هم خدا رو خوش بیاد هم خواهرمو هم جیبمو. بهترین گزینه اما نقاشیه، اگه تمومش کنم. یاد بچه گیام افتادم کلی منت میذاشتم سر بابام که روز تولدش براش نقاشی کشیدم.

هی روزگار. خوابم میاد دیگه باید برم ببینم دورتموند هم چیکار کردن با فرانکفورت. ایشالا که برده.

امروز رو شانس بودم خدا کنه برده باشه.

تنها چیزی که میشه به اینا گفت هذیونه. سالنوشتم و جا گذاشتم اتاق کامپیوتر دست خودم نیست

۱ ۲ ۳
Designed By Erfan Powered by Bayan