گنجه شیرینی

منم و خودم و جهانم

ترس

من تو پینترست اکانت دارم. از این ور تابستون که فیلتر شد دیگه خیلی نمیرم ولی خوب همچنان روزی ده تا ایمیل برام میفرسته. و پیشنهاد میده که فلان عکس رو ممکنه دوست داشته باشی و فلان ادم عکسای باحالی میزاره. 

چیزیکه این وسط مهمه، اینه که من امروز واقعن ترسیدم از اینکه یه ماشین، برنامه یا هرچی چطور اینقد خوب منو میشناسه؟ درسته که خودم این امکان رو بهش دادم ولی بازم انقد منو میشناسه که باعث شه برم سراغ قند شکن. 

و این اصلا ربطی به ترس از هوش مصنوعی و خیانت روباتا به ادما و این چرت و پرتا نداره. تازه استقبالم میکنم ازشون. 

قضیه کاملا شخصی من ادمیم که وقتی یکی باهام حرف میزنه تو چشماش نگا نمیکنم تا نفهمه چی فک میکنم. شاید عجیب باشه ولی من میترسم از اینکه یه نفر دیگه منی که هنوز خودمم کامل نمیشناسمش رو بشناسه.

انارشیسم

سخته که یه روزم شده خود انارشیستت رو سرکوب کنی که بتونی به کتابب دینی سوم دبیرستان باور داشته باشی. اما حالا یه تجربه جدید دارم و عقاید انارشیستیم قویتر شده :)


انارشیسم من یه انارشیسم کاملا مذهبیه و از این لحاظ با تولستوی موافقم هرچند از نوع اسلامی :)


پیچیدگی

مری جوابت :)

گاهی اوقات همین که ذهنت گولت میزنه به ضررته. مطمئنن توی این مورد اینکه من بدونم بالاخره افسرده ام یا نه بیشتر به نفع منه تا اینکه یه جایی این وسط تو یه برزخ باشم. اگه نباشم که خدا رو شکر ولی اگه باشم اون وقت باید تغییرش بدم. ذهن من در برابر تغییر فوق العاده مقاومت میکنه و این مقاومت رو اینجوری نشون میده که منو گول بزنه تا فک کنم چقد همه چیز خوبه درحالی که همین ذهن من داره از درون می پاشه ایا این محافظت کردنه؟ گاهی اوقات درسته ولی نه همیشه.

مشکلی بزرگ تری هم که با اون جمله دارم اینه که کاملا از نظر زیستس درسته، تو هیچ وقت توانایی درک سازوکار مغز رو نداری چون مغز در حدی نیست که خودش رو بشناسه باید پیچیده تر باشه و وقتی پیچیده تر یا پیشرفته تر شد دوباره شناختش غیر ممکن میشه. همینطوری میچرخه.
ولی ذهن به نظرم متفاوته. تو میتونی منحصرن ذهن خودت رو بشناسی نه مال دیگران رو. ولی میتونی بفهمی چیه که من فکر میکنم چیزیه جدا از من.

ذهن پیچیده

این اقتضای شهرهای صنعتیه که مردم افسرده و دلمرده ای داشته باشه. فقط هم مربوط به اینجا یا الان نیست، همیشه بوده و به نظرم همیشه هم هست.اما به نظرم نباید اینقد باشه، نه اینقدری که توی ادم های اطرافم میبینم و اصلن هم مربوط به یه سری نیست. و نه اینقد که میترسم منم بشم.

حقیقتش دارم کم کم میترسم از اینکه نکنه اینا همه تظاهر باشه به شاد بودن هر چند احساس میکنم که حتی از غمم هم لذت میبرم. ولی میترسم از اینکه حتی خودمم گول زده باشم.

ایکاش انقد ذهن پیچیده ای نداشتیم.

۱ ۲
Designed By Erfan Powered by Bayan